محل تبلیغات شما

کوچ شامار



▫️از فصل ششم #کوچ_شامار / جعبه‌های مهر و موم گفت بیماری مهلک آمده. پخش شده تو کارخونه. سگ بگیره تب و لرز می‌کنه. وای به حال این پیرمرد که یک پاش لب گور است. گفتم: دور از جون شما. - نگو . نگو. سلامتی برای آدمی مثل من دیگه خوب نیست. ریه‌هام داره از حلق‌م می‌آد بالا. این دیگه چه بلایی بود که نازل شد . نازل . چه بلایی. بیش‌تر کارگرا گرفته‌ن. کارخونه رو چند روزه که تعطیل کرده‌م. صص ۱۸۷ و ۱۸۸
مسیح حاتمی: من در خانواده و محیطی چند زبانه رشد یافتم؛ پدری ترک که عاشق دختر یکی از خوانین محلی کرد در منطقه کازرون شده بود و با او ازدواج کرده بود؛ عجیب آن که وقتی زبان باز کردم دیدم مادرِ کُردم دارد با من ترکی حرف می‌زند؛ هرگز نتوانستم تمام و کمال به کُردی-که زبان مادریم بود- حرف بزنم ولی طبعا در ارتباط با خانواده مادریم وقتی حرف می‌زدند کاملا متوجه می‌شدم. خوب زبان رسمی هم فارسی بود مثل همه جای ایران و اکنون نیز به فارسی می‌اندیشم و می‌نویسم.
هفته‌نامه‌ی ادبی آوای پراو» در هشتاد و پنجمین شماره‌اش به سردبیری دکتر عبدالله سلیمانی، به کوچ شامار پرداخت. در این ویژه‌نامه می‌خوانید: یادداشت سردبیر با عنوان نامم شامار بود»
مواجهه با خورشید پایتخت از فراپشت دماوند در ذهنیت تاریخی شامار به صورت یک طناب دار از زاگرس تا البرز در برج حوت تصویر می شود . زله‌ی کرمانشاه سبب کوچ شامار به تهران شده تا گذران روز او با تقطیع پیوند‌های تاریخی-زبانی‌ در یک موقعیت دیگر تجربه شود. شامار با بلعیدن دفتر حقیقت (که‌لام و سّر مگو) در واقع تاریخ و سنّت خویش را درون سینه‌‌اش نهان می‌سازد. ضمن اینکه بلعیدن به تعبیری همان عمل دفع نیز قلمداد می‌شود.
مرگ و اضمحلال و با اندکی اغماض کوچ را شاید بتوان یکی از بنیادی‌ترین مفاهیم رمان کوچ شامار» دانست. کوچ در معنایی کنایی به مرگ اشاره دارد و شامار نیز که از دو واژۀ شا (شاه) + مار تشکیل شده از افسانه‌‌ای کهن در فرهنگ کردی وام گرفته شده که در آن شاماران» راز بزرگ هستی را می‌داند و مگر رازی بزرگ‌تر از مرگ می‌توان در هستی یافت؟‌ افزون بر این در فرهنگ‌های لغت فارسی مار دارای مفهومی پارادوسیکال است. از طرفی ریشه آن با مردن یکی است؛ در زبان پهلوی mar و در زبان

مقاله‌ای به قلم: روزبه جورکش منتشر شده در رادیو زمانه تحشیه اول آیا می‌توان مجذوب خُبرگی بود؟ به عبارت دیگری، مجذوب این حقیقت که می‌توان چیزی را که در شواهد بصری وجود دارد به‌گونه‌ای از بیانات تاریخی بنیادی و ریخت‌‌ داستانی ترجمه کرد؟ یا اساساً زمانی که جامعه و تن در منحط‌ترین وضعیتِ خود قرار می‌گیرند، عملِ خُبرگی چگونه خواهد بود؟ وقتی یک خُبره نشان می‌دهد که یک نقاشی را در این‌جا، در چنین مکان و زمانی و فلان‌نقاش خلق کرده است، رفتارِ او نشان از خبرگی دارد
ایسنا - ندا ولی‌ پور: فرهاد حیدری گوران با بیان این‌که جلد نخست رمان سه‌گانه‌اش بعد از ۱۵ سال هنوز منتشر نشده و در محاق مانده است می‌گوید: بنابراین حتی در جایزه مهرگان هم یک‌سوم رمانم داوری شده است! نویسنده رمان کوچ شامار» که در بخش رمان نوزدهمین و بیستمین دوره جایزه مهرگان ادب» شایسته تقدیر معرفی شده است، در گفت‌وگویی مکتوب با ایسنا، درباره وضعیت ادبیات داستانی در کشورمان اظهار کرد: ادبیات داستانی مدرن ایران پس از گذار از یک‌صد سال آزمون و تجربه‌

هیات داوران جایزه مهرگان با اکثریت آرا رمان کوچ شامار» نوشته‌ی فرهاد حیدری گوران از نشر آگاه/ بان را به دلیل ترسیم ریزنگارانه و رازورانه‌ی زله کرمانشاه و تأثیر آن بر ذهن و روان شخصیت کوچنده، برخورداری از روایتی چندلایه در زمان‌ها و مکان‌های استعاری و آیینی، بهره‌جویی از فرامتن و فضاهای تازه، هماهنگی کامل روایت با درون‌مایه و موضوع، نشان دادن تباهی هویت انسان‌ها در اثری اجتماعی و پرکشش، به عنوان اولین رمان تقدیر شده انتخاب کرد.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها